کد مطلب:33548 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

آباد شدن دل، اندوه و ملال را می زداید











«آباد كردن دل» مطابق تحلیلی كه بیان شد پیامدهای دیگری هم دارد:

[صفحه 121]

گرایشهای مختلفی كه آدمیان را به این سو و آن سو می كشانند، غم افزا و ملالت آور نیز هستند و موجب تنگ حوصلگی و غفلت می شوند. آباد كردن دل به یاد خداوند، دل را از چنگال این اندوه ها و شادی ها می رهاند و به آن جهت واحد می بخشد. از رسول اكرم (ص) نقل شده است كه:

لا تكثر والكلام بغیر ذكر الله فان كثره الكلام بغیر ذكر الله تقسوا القلب (بحار الانوار، ج 71، ص 281)

در غیر ذكر خدا زیاده سخن نگوئید، چون زیاده سخن گفتن در غیر ذكر خدا، قلب را سخت می كند.

قساوت قلب نوعی ویرانی قلب است كه در اثر تشتت دل در غیر یاد خدا حاصل می شود. در حدیث آمده است كه:

ما ضرب عبد بعقوبه اعظم من قسوه القلب

(بحار الانوار، ج 78، ص 164)

هیچ بنده ای به عقوبتی بزرگتر از قساوت قلب مجازات نشده است. و این همان مجازاتی است كه خداوند بر بنی اسرائیل فرود آورد.

فبما نقضهم میثاقهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیه (مائده، 13)

چون پیمان شكنی كردند از رحمت خود دورشان كردیم و قلبهایشان را سخت ساختیم.

جهت واحد در دل داشتن و دل را از تشتت یادهای مختلف رهانیدن كلید آبادانی دل است. و این نمی شود مگر به یاد خدا.

اصل صلاح القلب اشتغاله بذكر الله (غرر الحكم)

در عین حال یاد خداوند به دل آدمی شایستگی همنشینی با موجودات عالی و قدسی را می بخشد. هر موجودی در كنار همجنس خود آرام می گیرد و اگر آن همجنس را از او بگیرند بی قرار خواهد شد. تنها موجودی كه همجنس دل و «خودی» است و به او آرامش می بخشد، خداوند و آدمیان

[صفحه 122]

خدا صفت هستند. چیزهای دیگر ممكن است به ظاهر برای انسان سلوت و سكونی فراهم بیاورند، اما مجازی و موقتند و نمی توانند این نقش را تا به انتها ادامه دهند. بنابراین نخستین توصیه همان است كه خداوند فرمود:

اذكروا الله ذكرا كثیرا (الاحزاب، 41)

خداوند را بسیار یاد كنید.


اذكروا الله شاه ما دستور داد
اندر آتش دید ما را نور داد


(مثنوی، دفتر دوم، بیت 1715)

خداوند خود گفته است كه مرا یاد كنید، یعنی هم به ما آدمیان اذن داده است و هم فرمان.


اذكرونی اگر نفرمودی
زهره ی نام او كه را بودی


اگر خداوند اجازه نداده بود كه نام او را ببرند، هیچ كس جرات نمی كرد از او سخنی بر زبان آورد. امام زین العابدین (ع) در یكی از مناجات های خود می فرمایند:

الهی لولا الواجب من قبول امرك لنزهتك عن ذكری ایاك، علی ان ذكری لك بقدری لا بقدرك و ما عسی ان یبلغ مقداری حتی اجعل محلا لتقدیسك و من اعظم النعم علینا جریان ذكرك علی السنتنا و اذنك لنا بدعائك و تنزیهك و تسبیحك

(مفاتیح الجنان، مناجات ذاكرین)

خدایا اگر پذیرش امرت واجب نبود (كه فرمودی «مرا یاد كنید») تو را هیچگاه یاد نمی كردم، با وجود این كه یاد من از تو به اندازه ی خود من است نه به اندازه ی تو و مگر ظرفیت من چه قدرست كه بتوانم محل تقدیس تو قرار گیرم؟ اری این از بزرگترین نعمتهای تو بر

[صفحه 122]

ماست كه یاد تو بر زبان های ما جاریست و مجاز و ماذونیم كه تو را بخوانیم و تنزیه و تسبیح نمائیم.

لذا هم این اذن و هم آن فرمان هر دو مستوجب شكر گزاری اند و آن شكر عبارتست از اطاعت فرمان و به مقتضای آن اذن عمل كردن. و این تجربه عموم عارفان است كه:


چون درآید نام پاك اندر دهان
نی پلیدی ماند و نی اندهان


(مثنوی، دفتر سوم، بیت 188)


عام می خوانند هر دم نام پاك
این عمل نكند چو نبود عشقناك


(مثنوی، دفتر ششم، بیت 4038)

همه، البته نام خداوند را بر زبان می آورند، ولی از آن اثری نمی بینند. این ذكر هنگامی كارساز است كه عاشقانه باشد. یعنی دلبستگی های مختلف را به هم واحد تبدیل كند و قبله ی آدمی را یكی نماید.


صفحه 121، 122، 122.